طلبه شهیدی که آرزوی تفرقه را به دل تکفیری‌ها گذاشت

ترکیب جمعیتی در شهرک شهید رجایی در حاشیه شهر مشهد که محدوده خدمت شهید دارایی بود، تلفیقی است یعنی شیعه و سنی در کنار هم زندگی می‌کنند. آن‌هایی که از نزدیک با فعالیت‌های جهادی این طلبه جوان آشنا بودند،‌ شهادت می‌دهند او همان‌قدر که به خانواده‌های نیازمند شیعه خدمت‌رسانی می‌کرد، خدمتگزار خانواده‌های نیازمند اهل سنت هم بود.

دارایی فارس..jpg
2022-04-17 10:00:00

گروه جامعه خبرگزاری فارس-  پیش خودشان خیال کرده بودند با یک تیر، چند نشان می‌زنند؛ از همه حیاتی‌تر، «وحدت» را. با خودشان حساب کرده بودند در لباس اهل سنت به چند طلبه شیعه سوءقصد می‌کنند و بذر تفرقه می‌پاشند در زمین زندگی مسالت‌آمیز شیعه و سنی در ایران. آن وقت تا مدت‌ها از این زمین، فتنه و آشوب و ناامنی درو می‌کنند. اما یادشان رفته بود «الله خیر الماکرین». همان وقتی که فتنه‌گران تکفیری سرمست از خیالات باطلشان بودند، خدا با انتخاب طلبه‌ای گمنام، نقشه‌هایشان را نقشه بر آب کرد؛ جوان جهادگری که نه‌تنها خادم و محبوب مردمان محروم اهل سنت بود بلکه از قضا با خانواده‌ای از اهل سنت هم وصلت کرده بود. و همان شد که خدا اراده کرده بود؛ خونی که از این طلبه بی‌ادعا به زمین ریخت، در رگ شیعه و سنی جوشید و آرزوی تفرقه را به دل بدخواهان ایران اسلامی گذاشت...          

برای شنیدن از شهید حجت‌الاسلام «محمدصادق دارایی» که دومین شهید خوشبخت ماه مبارک رمضان لقب گرفت و ساکن دائمی حرم رضوی شد، کافی است سری به محله‌های حاشیه شهر مشهد بزنید و پای صحبت مردم فراموش‌شده‌ای بنشینید که او صدای مظلومیتشان را شنید و برای رفع مشکلاتشان و نشاندن لبخند بر لب‌هایشان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. ما هم در هفتمین روز این فراق، از حجت‌الاسلام «حسین ذبیحی»، یکی از فعالان فرهنگی حاشیه شهر مشهد خواستیم برایمان از طلبه جوانی بگوید که مزد زحمات خالصانه‌اش برای محرومان حاشیه‌نشین را با شهادت گرفت.   

ادعای خدمت داری؟ با خانواده به حاشیه شهر بیا

«بارها با افرادی برخورد کرده‌ام که ادعا می‌کنند: «آقا! ما می‌خواهیم برای اهل بیت # کار کنیم.» در جوابشان می‌گویم: باشه. اگر راست می‌گویید،‌ بلند شوید با زن و بچه‌تان بروید حاشیه شهر زندگی و فعالیت کنید. ببینم می‌توانید با لباس طلبگی در آن مناطق راه بروید؟ ببینم می‌توانید یک سال خانواده‌تان را آنجا نگه دارید؟... من با علم و اطلاع می‌گویم که هر کسی وارد این میدان نمی‌شود.» حاج آقا ذبیحی که سال‌هاست در محدوده حاشیه شهر مشهد ساکن و فعال است، مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: «حجت‌الاسلام محمدصادق دارایی اما با اینکه در ابتدای جوانی بود و جای پیشرفت فراوانی در زمینه علمی داشت، به محض اینکه خبردار شد مسجدی در حاشیه مشهد به حضور یک طلبه فعال نیاز دارد،‌ با دل و جان و داوطلبانه، به‌اتفاق خانواده در این منطقه ساکن شد و چنان با تمام وجود و خالصانه کار کرد که آوازه‌اش از همین مسجد کوچک حاشیه‌ای به تمام کشور رسید.»

روایت زندگی کوتاه اما پربار قهرمان داستان ما از همین نقطه شروع که نه،‌ جذاب می‌شود. از حدود 6 سال قبل که در قامت یک طلبه 20 ساله با روحیه جهادی و یک دنیا انگیزه،‌ مسئولیت یک مسجد کوچک در کوچه پسکوچه‌های شهرک شهید رجایی در حاشیه شهر مشهد را به عهده گرفت. خیلی طول نکشید که همین مسجد محقر، پناهگاه و خانه امید محرومان و منشأ برکات فراوانی در حوزه فرهنگی و اجتماعی این منطقه شد. در نگاه اول، 6سال، مدت زیادی به نظر نمی‌رسد. اما برای کسی که درد محرومان،‌ خواب از چشم‌هایش گرفته باشد و پاشنه‌های همتش را ورکشیده باشد برای کم کردن رنج‌های آنها، هر روزش فرصت مغتنمی است برای باز کردن گرهی و رفع مشکلی. و طلبه خوشبخت داستان ما که حالا پیشوند حسرت‌برانگیز «شهید» را کنار اسمش دارد، حسابی فرصت‌شناس بود...

 

امام جماعتی که امام محله شد...

قصه بعضی مساجد خیلی زود به سر می‌رسد؛ درست بعد از پایان اقامه نماز جماعت. سر که برمی‌گردانی، همه دنبال کار خودشان رفته‌اند؛ حتی امام جماعت. در مسجد «طفلان مسلم» شهرک شهید رجایی اما بعد از نماز، همه‌چیز تازه شروع می‌شد، آن هم با محوریت امام جماعت: «نمازگزارانی که دور امام جماعت حلقه زده‌اند، صحنه آشنای همیشگی مسجد طفلان مسلم بود. همه می‌دانستند بعد از نماز، وقت امام جماعت جوان مسجد، مختص مردم محله است. می‌آمدند کنارش می‌نشستند و بی هیچ آداب و ترتیبی مشکلاتشان را مطرح می‌کردند.

دو ساعت می‌گذشت اما حاج آقا دارایی همانطور با محبت و لبخندبرلب، سراپا گوش بود برایشان. با تمام وجود گوش می‌کرد تا بتواند گرهی از کارشان باز کند. با خودم فکر می‌کنم شهید دارایی این حدیث قدسی را عمیقاً باور داشت که خداوند می‌فرماید: «بندگان من،‌ عیال و نان‌خور من هستند. هرکس می‌خواهد محبوب من شود، گره از کار بندگانم باز و حاجتشان را برآورده کند.» وقت و عمرش را وقف گره‌گشایی از کار بندگان خدا کرد،‌ خدا هم او را محبوب کرد.

اجرای برنامه های شاد و سرگرم کننده توسط شهید دارایی در مسجد

این روزها کافی است سری به شهرک شهید رجایی بزنید و احوال مردم را ببینید. من شب اول شهادت حجت‌الاسلام دارایی به منزلشان رفته بودم. مردم شهرک تا نیمه‌شب در خانه شهید بودند؛ انگار یکی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند. حال و هوای مسجد طفلان مسلم هم همینطور بود. اما چیزی که بیشتر از همه توجهم را جلب کرد، حضور نوجوانان و جوانان در مسجد بود. ساعت از 12 شب گذشته بود اما آنها مسجد را رها نمی‌کردند. و همین اتفاق، برای اثبات موفقیت شهید دارایی کفایت می‌کند. او با وجود سن کمی که نسبت به سایر ائمه جماعات حاشیه شهر داشت، با اخلاق زیبا و لبخندی که همیشه به لب داشت، با اخلاصش و طرح‌های خلاقانه‌ای که اجرا کرد، موفق به جذب حداکثری اهالی محله به‌ویژه نوجوانان و جوانان به مسجد شد و توانست مسجد را به جایگاه اصیلش برگرداند و آن را دوباره به مهم‌ترین پایگاه اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی محله تبدیل کند.»

 

شهید حجت الاسلام «محمدصادق دارایی»

اول نیازسنجی،‌ بعد کمک‌رسانی

حالا مشتاقم از طرح‌هایی که باعث شد از مسجد، راهی به قلب اهالی شهرک باز شود، بیشتر بدانم. حاج آقا ذبیحی هم نمی‌گذارد انتظارم طولانی شود و درباره طلبه جوانی که نفر اول فعالیت‌های میدانی و جهادی مسجد بود، اینطور می‌گوید: «ویژگی بارز حاج آقا دارایی این بود که قبل از شروع فعالیت‌های جهادی و خدماتی،‌ اول نیازسنجی می‌کرد. اهمیت این موضوع کجاست؟ این حرکت کمک می‌کرد سرفصل نیازهای مردم محله و منطقه تحت مسئولیتش را بشناسد و بعد، براساس همان نیازها حرکت کند. این، خیلی مهم است. ما گاهی می‌خواهیم برای مردم کار کنیم اما اولویت نیازهای آنها را نمی‌دانیم. به همین دلیل با اینکه خیلی هم با اخلاص کار می‌کنیم اما فعالیت‌هایمان برای مردم، چندان مؤثر و رضایتبخش نمی‌شود.

شهید دارایی برای پیشگیری از این مشکل، دست به یک خلاقیت زد. او و دوستانش که مرکز نیکوکاری شهید جهاندیده را در شهرک شهید رجایی راه‌اندازی کرده بودند، یک ارزش افزوده برایش در نظر گرفتند و در دل آن، یک سامانه اینترنتی به نام I helping.ir (من کمک می‌کنم) طراحی کردند.

از برکات راه‌اندازی این سامانه این بود که در مدت یک سال فعالیتش، حدود 75 نیاز مردم محروم شهرک شهید رجایی در سرفصل‌های 6 گانه (تعمیر مسکن، سلامت و درمان،‌ لوازم خانگی، تأمین جهیزیه، کارآفرینی و اشتغال، فرهنگ و آموزش)‌ شناسایی و ثبت شد و مبنای فعالیت‌های جهادی و خیریه شهید دارایی و دوستانش قرار گرفت. برای مثال، مشخص شد بعضی از خانواده‌های این محدوده در گرمای شدید تابستان، کولر که هیچ، حتی یک پنکه ساده ندارند و سختی فراوانی متحمل می‌شوند. علاوه‌براین، بعضی‌هایشان از داشتن یخچال هم محروم‌اند.

با توجه به اینکه سامانه «من کمک می‌کنم»، کانال ارتباطی گروه خیریه و جهادی حاج آقا دارایی و خیّران است،‌ این موارد مستند در سامانه اطلاع‌رسانی می‌شود تا خیّران از آنها حمایت کنند. خوب است بدانید در همین مدت کوتاه، 31 نیاز از این فهرست با کمک خیّران رفع شده است. برای مثال، در بخش لوازم خانگی، 8 دستگاه کولر آبی و اجاق گاز و 4 دستگاه ماشین لباسشویی تهیه شده و به مددجویان تقدیم شده است.»

 

شهید حجت الاسلام دارایی در سرکشی به منزل خانواده محروم دارای معلول 

خیّران عزیز! شما ناظر ما باشید

«سریع، دقیق، شفاف»؛ این شعار سامانه «I helping» است و دغدغه گروه شهید حجت‌الاسلام دارایی این بوده که از این طریق، در سریع‌ترین و شفاف‌ترین حالت ممکن، کمک‌های خداپسندانه خیّران را به دست محرومان واقعی برسانند. اما شعار شفافیت در این سامانه، چطور محقق می‌شود؟ حاج آقا ذبیحی در این باره می‌گوید: «یکی از ویژگی‌های سامانه «من کمک می‌کنم»، ارائه گزارش دقیق به خیّران درباره هزینه‌کرد کمک‌هایشان است. ببینید، گاه مردم به گروه‌های خیریه و جهادی یا ائمه جماعات مساجد اعتماد می‌کنند و کمک‌هایشان را به آنها تحویل می‌دهند اما اصلاً مشخص نمی‌شود آن کمک‌ها چطور هزینه می‌شود. به خیّران در این زمینه گزارش داده نمی‌شود.

اما حاج آقا دارایی در سامانه‌ای که راه‌اندازی کرد، به این موضوع هم توجه داشت. جالب است بدانید نحوه هزینه‌کرد کمک‌های خیّران، در اسرع وقت و به‌صورت دقیق از طریق این سامانه اطلاع‌رسانی می‌شود. بعد از رفع مشکل و نیاز مددجوی شناسایی‌شده، لینکی برای خیّران مشارکت‌کننده در آن کار خیر ارسال می‌شود که حاوی مستندات تصویری از این اتفاق است. به‌این‌ترتیب، خیّران به‌صورت کاملاً شفاف در جریان اقدامات این گروه قرار می‌گیرند و درواقع ناظر بر عملکرد آنها هستند. این، اتفاق مهم و ارزشمندی است و باعث می‌شود اعتماد مردم به این حرکات جهادی و بالاتر از آن، اعتمادشان به مسجد بیشتر شود.»

 

 

*به یاد شهید حجت الاسلام دارایی که همیشه در خط مقدم فعالیت های جهادی بود

حواست به کرامت انسانی مددجویان باشد

«مهم‌تر از همه اینها، همّ‌وغمّی بود که شهید دارایی نسبت به حفظ کرامت خانواده‌های نیازمند شناسایی‌شده در این حرکت داشت. او تاکید داشت راه‌اندازی این سامانه برای این هدف است که نیازهای محرومان در کمترین زمان رفع شود اما در این مسیر نباید از حفظ کرامت آنها غافل شویم. بعد از شهادت ایشان وقتی به مسجد طفلان مسلم رفته بودیم، یکی از رفقایش می‌گفت: «بعد از اینکه بسته‌های معیشتی با کمک خیّران آماده می‌شد، به همراه شهید دارایی، آخر شب برای توزیع آنها به در خانه‌های نیازمندان می‌رفتیم. با وجود تاریکی شب، حاج آقا با تاکید به من می‌گفت: اول برو بررسی کن کسی در کوچه نباشد. نمی‌خواهم وقتی بسته را جلوی در خانه این خانواده می‌گذاریم، همسایه‌هایشان ببینند و متوجه شوند به آنها کمک می‌شود.»

حجت‌الاسلام ذبیحی مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: «این همان سیره امیرالمؤمنین # در دستگیری از نیازمندان بود که شهید دارایی هم به آن تاکید داشت. همین رفتارها و حمایت‌های همراه با احترام، در مردم ایجاد علاقه می‌کند و دل آنها را به مسجد و اهالی آن نزدیک می‌کند. ما این محبت عمیق را بعد از شهادت حجت‌الاسلام اصلانی و حجت‌الاسلام محمدصادق دارایی در تشییع و بزرگداشت آنها با تمام وجود لمس کردیم.»

 

طلبه شهیدی که در خدمت، میان شیعه و سنی تفاوت قائل نبود

بحث که به اینجا می‌رسد، ذهن حاج آقا ذبیحی می‌رود به روز حادثه در حرم رضوی. به نقشه پلیدی که در پشت صحنه برای آن سوءقصد تلخ طراحی شده بود؛‌ به ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی. حالا حاج آقا دست روی یک نکته طلایی در زندگی جهادی شهید دارایی می‌گذارد که خنثی‌کننده این توطئه بود و می‌گوید: «خوب است بدانید ترکیب جمعیتی در شهرک شهید رجایی در حاشیه شهر مشهد که محدوده خدمت شهید دارایی بود، تلفیقی است یعنی شیعه و سنی در کنار هم زندگی می‌کنند و حتی اعمال عبادی‌شان را در یک مسجد به جا می‌آورند. آن‌هایی که از نزدیک با فعالیت‌های جهادی این طلبه عزیز آشنا بودند،‌ شهادت می‌دهند او همان‌قدر که به خانواده‌های نیازمند شیعه خدمت‌رسانی می‌کرد، در خدمت خانواده‌های نیازمند اهل سنت هم بود و حتی شاید محبت و حساسیتش نسبت به هم‌محله‌ای‌های اهل سنت بیشتر بود چون دلش نمی‌خواست احساس کنند تبعیضی وجود دارد.»

اما این تمام ماجرا نبود. برای نقش بر آب شدن نقشه شوم تکفیری‌ها در حادثه دلخراش حرم، خدا برگ برنده غافلگیرکننده‌تری رو کرد. حجت‌الاسلام ذبیحی در این باره می‌گوید: «شب اول شهادت حاج آقا دارایی، قبل از اینکه به خانه ایشان برویم، در فضای مجازی پیامی دیدم با این مضمون که: «به همه بگویید به کوری چشم دشمن که می‌خواست از این ماجرا برای تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی استفاده کند، خانواده همسر شهید دارایی از هموطنان اهل سنت هستند.» من با این پیام با احتیاط برخورد کردم و آن را بازنشر نکردم اما وقتی به منزل شهید رسیدم،‌ از درستی این خبر مطمئن شدم. آن شب در خانه شهید دارایی،‌ مادر همسر ایشان، کانون توجهات بود. شاید بپرسید چرا؟ همه مهمانان حسابی غافلگیر شدند وقتی شنیدند مادرهمسر شهید دارایی،‌ از هموطنان اهل سنت هستند. من از نزدیک این مادر بزرگوار را دیدم و صحبت کوتاهی هم با ایشان داشتم.

آن شب، ماجرای ارتباط حسنه و صمیمانه شهید دارایی با مادر همسرش و خانواده او که اهل سنت هستند، نقل مجلس بود. همه از علاقه زیاد این مادر به شهید و احترام همیشگی‌اش به او می‌گفتند. ذکر خیر این مادر از داماد شهیدش و غم بزرگی که در فراقش داشت، بهترین شاهد برای زندگی مسالمت‌آمیز و همراه با محبت شیعیان و اهل سنت در ایران بود و نقشه کثیف بدخواهان را در نطفه خفه کرد.»

 

قول می‌دهم رفیق نیمه‌راه نباشم

حاج آقا ذبیحی می‌خواهد روایت داستان جهادگر گمنام دیروز و شهید خوشبخت امروز را پی بگیرد اما یک حرف ناگفته از خانه شهید باقی مانده. حاج آقا یادی می‌کند از رفیق خستگی‌ناپذیر حجت‌الاسلام دارایی و می‌گوید: «نمی‌شود از زندگی سراسر تلاش و جهاد شهید دارایی بگوییم و از همسر صبور ایشان یاد نکنیم؛ بانوی جوانی که با وجود غم عظیم شهادت همسرش و مسئولیت سنگینی که از این پس برای تربیت دو فرزند خردسالش بر عهده دارد،‌ بعد از شهادت همسرش چنان محکم و درخشان در انظار ظاهر شد که تحسین همه را برانگیخت. بانوی باصلابتی که ساعتی بعد از شهادت همسرش گفت: «چشم دشمنان کور،‌ چون شهید محمدصادق دارایی هنوز تمام نشده. قول می‌دهم پسرم را طوری بزرگ کنم که راه پدرش را ادامه دهد.»

غیر از این هم نمی‌تواند باشد. اگر بانویی با این روح بزرگ در کنار آن طلبه جهادگر نبود، او هرگز نمی‌توانست آن خدمات بزرگ و ارزشمند را برای محرومان حاشیه شهر انجام دهد. درواقع خیال شهید دارایی از خانه راحت بود چون همسرش هم کاملاً با او همفکر و همراه بود. باجناق شهید برای ما تعریف می‌کرد: «بارها اتفاق می‌افتاد محمدصادق ساعت یک نیمه‌شب به خانه می‌آمد، از بس مشغول رفع گرفتاری‌های مردم و گره‌گشایی از کار نیازمندان بود.» همه می‌دانند حاج آقا دارایی برای شرکت در جلسه‌ای با محوریت تأمین بسته‌های معیشتی برای خانواده‌های محروم حاشیه شهر به حرم امام رضا # رفته بود که مورد سوءقصد یک تکفیری قرار گرفت و به شهادت رسید. همین که او تا آخرین دقایق عمرش هم به فکر نیازمندان بود، نشان می‌دهد نه او و نه همسر صبورش هیچ‌وقت از زندگی جهادی خسته نشدند.»

 

برای بزرگداشت شهدا، دنبال نکات فضای مجازی پسند نباشیم

حالا یک هفته از حادثه غم‌انگیز شهادت دو طلبه جهادی در حرم رضوی می‌گذرد و فضای مجازی پر شده از اطلاعات درست و نادرست از آنها. حساب کج‌اندیشانی که با نیش کلام‌های مجازی‌شان نمک پاشیدند به زخم دل خانواده این دو شهید مظلوم، می‌مانَد با خدای شهیدان اما حاج آقا ذبیحی با دوستداران شهدا که در این چند روز با برجسته‌سازی برخی اطلاعات درباره این دو شهید طلبه تلاش کردند عظمت آنها را دوچندان کنند، حرف دارد: «من هم در فضای مجازی خبرهایی خواندم با این مضمون که: «3 سال قبل از تولد شهید دارایی، خانه ابدی‌اش در جوار امام رضا # تعیین شده بود. از سال 73 که شهدای بمب‌گذاری در حرم رضوی در صحن جمهوری دفن شدند، 2 قبر خالی مانده بود. آن دو مزار 28 سال محفوظ ماند تا قسمت شهید اصلانی و شهید دارایی شود.»

همینطور خبری که درباره مصادف شدن تاریخ انقضای کارت ملی شهید دارایی با روز شهادتش منتشر شد. ببینید، این خبرها و اطلاعات،‌ جذابیت دارد اما آیا اگر چنین اتفاقات تصادفی پیش نمی‌آمد، این شهدا بزرگ نبودند و نباید برای گفتن از آنها از هم سبقت می‌گرفتیم؟ یادمان نرود آنچه این دو عزیز را به چنین جایگاه بلندی رساند، یک عمر زندگی جهادی و تلاش برای خدمت به محرومان بود. ما باید آنها را با خدمات ارزشمندی که برای مردم انجام دادند، معرفی و برجسته کنیم.»

عکس، تزیینی است

انگار خاطره‌ای در ذهن حجت‌الاسلام ذبیحی جرقه زده باشد، مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: «یکی از کارهای به ظاهر ساده اما نوآورانه و مؤثر شهید دارایی، طرح تأمین نان برای خانواده‌های بسیار نیازمند حاشیه مشهد بود. حاج آقا دارایی در سرکشی‌هایش به خانه‌های محرومان متوجه شده بود بعضی از آنها حتی در تأمین نان روزانه خانواده هم مشکل دارند. اینطور بود که به‌اتفاق دوستانش به سهم خودشان آستین‌ها را برای رفع این مشکل بالا زدند. آن‌ها با حدود 12 نانوایی هماهنگ کردند که هر روز به خانواده‌های نیازمند شناسایی‌شده، نان رایگان تقدیم کنند؛‌ البته با حفظ کرامت خانواده‌های بی‌بضاعت. آن‌ها کارت‌هایی طراحی کردند که پنج‌شنبه هر هفته در مسجد در اختیار خانواده‌های موردنظر قرار می‌گرفت. خانواده‌ها با مراجعه به نانوایی‌های تعیین‌شده، بدون اینکه کسی متوجه شود، با ارائه آن کارت،‌ روزانه تعداد مشخصی نان رایگان تحویل می‌گرفتند.

شهید دارایی آنقدر دغدغه نیازمندان را داشت که این طرح را حتی در یکی از روستاهای محروم اطراف روستای پدری خودش در تربت جام هم اجرا کرده بود. اتفاقاً آن شب که ما در منزل شهید بودیم، نانوای آن روستا که نگران سرنوشت این طرح بعد از شهادت حاج آقا دارایی بود، با یکی از دوستان شهید تماس گرفت. آن جوان جهادی هم به شاطر اطمینان داد این طرح را که یادگار شهید دارایی است، با قوت ادامه خواهند داد.»

­

برای خدا کار کرد،‌ محبوب و مشهور شد

«خدا خودش وعده داده محبت مومنانی را که برای رضای او نیکی می‌کنند، به دل انسان‌ها می‌اندازد (سوره مریم/ آیه 96). جایگاه بلند و محبوبیتی که امروز شهید اصلانی و شهید دارایی دارند هم، مزد یک عمر تلاش خالصانه در راه خدا و خدمت بی‌منت به خلقش آن هم در گمنامی است.» حالا که امام جماعت جوان، خوشرو و ساده اما خوش‌پوش مسجد طفلان مسلم، با لباس شهادت همسایه دائمی امام رئوف # شده، فرصت مغتنمی است برای گفتن از موفقیت‌هایش. حجت‌الاسلام حسین ذبیحی هم صحبت‌هایش را با ذکر یکی از این توفیق‌ها به پایان می‌برد و می‌گوید: «حجت‌الاسلام محمدصادق دارایی در مسجد کوچکی در انتهای یک کوچه 2 متری در حاشیه شهر مشهد بی‌سر و صدا خدمت می‌کرد اما خدا اسمش را از همان مسجد محقر، پرآوازه کرد.

جالب است بدانید حجت‌الاسلام «صاحبقرانی»، مسئول تبلیغات اسلامی استان خراسان رضوی وقتی می‌خواست مسئولان تبلیغات اسلامی شهرهای استان را برای بازدید از یک مسجد موفق و محله‌محور ببرد، مسجد طفلان مسلم، مسجد محل خدمت شهید دارایی را انتخاب کرد و در آن بازدید، بعد از تشریح فعالیت‌های اثربخش آن طلبه جوان، به همکارانش توصیه کرد همین شیوه مسجدداری را در شهرهای خودشان ترویج کنند.»

    بیان دیدگاه