هفتادمین دوره آموزشی بدو خدمت امنا و بیست و هفتمین دوره آموزشی بدو خدمت خدام، با همکاری مرکز رسیدگی به امور مساجد شهرستان خلیلآباد و با حضور 210 نفر از اعضای هیئت امنا و 25 نفر از خدام مساجد این شهرستان برگزار شد.
مقاله (شاخصه های مسجدطرازاسلامی)
مسجد، کانون عبادت؛ مسجد، کانون فعالیتهای سیاسی؛ مسجد، کانون فعالیتهای اجتماعی؛ مسجد، کانون فعالیتهای اقتصادی؛ مسجد، مرکز دادخواهی و قضاوت؛ مسجد، پایگاه نظامی؛ مسجد، کانون تربیت و آموزش،
2017-03-11
10:00:00
این نوشتار، با روش توصیفی و کتابخانه ای، به تبیین جایگاه و شاخصه های مسجد طراز اسلامی در صدر اسلام پرداخته است. در این راستا، بعد از بیان مفهوم واژه «طراز» و پارادایمهای مسجد طراز نظام اسلامی، مهمترین شاخصه های مسجدِ طراز اسلامی تحت عناوین: مسجد، کانون عبادت؛ مسجد، کانون فعالیتهای سیاسی؛ مسجد، کانون فعالیتهای اجتماعی؛ مسجد، کانون فعالیتهای اقتصادی؛ مسجد، مرکز دادخواهی و قضاوت؛ مسجد، پایگاه نظامی؛ مسجد، کانون تربیت و آموزش، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در میان ویژگی ها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام، کارکردهای تربیتی و آموزشی آن تبلور شایان توجّهی داشته است؛ ازاین رو، در این نوشتار به طور مبسوط، کارکردهای آموزشی و تربیتی این مکان مقدس مورد بررسی قرار می گیرد.
مقدمه
امروزه، جامعه اسلامی ما همانند دیگر جوامع، از ویژگیها و کارکردهای حقیقی مسجد در صدر اسلام فاصله دارد که برای رسیدن به الگوی مسجد طراز اسلامی نیاز است این فاصلهها کم شود، زیرا مسجد طراز اسلامی عهدهدار نقشهای مهمی در زمینه عبادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نظامی و... است.
برای تبیین جایگاه و شاخصههای مسجد طراز اسلامی باید بازگشتی به صدر اسلام داشت و بررسی کرد که در آن زمان هدف از تشکیل بنای «مسجد» چه بوده و نیّات و خواستههای پیامبرn در مورد مسجد چیست؛ زیرا مشخص کردن کارکرد مسجد در صدر اسلام میتواند بهترین الگو در تهیه و تدوین مسجد جامع طراز اسلامی باشد. با الگوبرداری از مساجد صدر اسلام میتوان به مسجد طراز اسلامی در جامعه کنونی دست یافت.
مطالعه ویژگیها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام، سیمای مسجد طراز اسلامی را برای ما به خوبی روشن میکند؛ در میان ویژگیهای و کارکردها مسجد در صدر اسلام، کارکرد تربیتی و آموزشی آن تبلور شایان توجّهی داشته است؛ از آنجا که تزکیه و تعلیم دو بال پرواز در آسمان کمال انسانی است، مساجد در کنار انسان سازی و پرورش بُعد اخلاقی، همواره جایگاه و مهد علوم مختلف به ویژه علوم دینی بوده است. در این نوشتار، فرازهایی از این ویژگیها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام، به ویژه کارکرد تربیتی و آموزشی آن را مورد بررسی قرار میدهیم.
الف) مفهوم «مسجد طراز اسلامی»
واژۀ «طراز» در اصل کلمهای پارسی و «تراز» بوده و سپس معرّب شده است. به لباس ویژهای که برای سلطان بافته میشود، طراز گفته شده است و از همانجا بر هر چیزی که خوب و عالی بوده، این واژه اطلاق گردیده است و در نهایت، به تقدیر مستوی؛ یعنی چیزی که در اندازه و قواره مورد پسند باشد، طراز میگویند.
ابنمنظور در «لسان العرب» مینویسد: «و الطِّرزُ: ما یُنسَجُ مِن الثّیابِ للسّلطان، فارسیٌ أیضاً و الطِّرزُ و الطّرازُ: جَیِّدُ کُلِّ شیءٍ و قیل: هو مُعَرّبٌ و اصلُه التقدیرُ المُستوی بالفارسیة».[۱]
از کتابهای لغت فارسی اینگونه استفاده میشود که واژۀ «طراز» یا «تراز» به معنای قاعده، قانون، روش، رتبه، قِسم، نوع، همشأن، همپایه و همسطح است.[۲]
مسجد طراز اسلامی عنوانی است که نخستین بار مقام معظم رهبری در پیامی که به نوزدهمین اجلاس سراسری نماز(۱۸ مهرماه ۸۹) دادند، خواستار رسیدن به چنین مسجدی شدند. منظور از مسجد طراز اسلامی، رسیدن به مسجدی است بر اساس قاعده و روش صدر اسلام.
ب) پارادایمهای مسجد طراز نظام اسلامی
اگرچه در خصوص تعریف و مختصات «مسجد طراز نظام اسلامی» غیر از چند پژوهش موردیِ محدود و یک کتاب کوچک مستقلّ که آن هم عصاره یک رسالۀ دکترا بوده است، تحقیقات شایسته و بایستهای صورت نگرفته است؛ امّا از بررسی مجموع دیدگاههای منتشره در خصوص مسجد و انتظارات کارکردی آن میتوان سه تلقّی از مفهوم «مسجد طراز اسلامی» احصاء نمود:
۱ـ دیدگاه تاریخی، سنّتی
عدّهای مقصودشان از «مسجد طراز اسلامی» یا «مسجد طراز نظام اسلامی»، همانا مسجدی است که بهطور کامل منطبق بر ویژگیها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام و به خصوص در زمان حکومت نبوی در مدینة الرّسولn باشد.[۳] این تلقّی اگر چه از لحاظ ابتناء بر روش و سیره پیامبر اکرمn بسیار صواب و قابل تقدیر است و حتّی گاهی در ظاهر منطبق با فرمایشی از امام راحلv است که فرمودند: «امیدوارم موفّق به این امر بشوید و مساجدمان برگردد به حال مساجد صدر اوّل»[۴] امّا نگرشی جامع و پویا نیست.
به عبارت دیگر، احیای تمام کارکردها و نقشهای مسجد در عصر نبویn، امری بسیار ضروری و شایسته است؛ امّا چنانچه از فرمایش حضرت امام راحلv و نظایر آن چنین برداشت شود که سقف و نهایت نقشآفرینی و کارکرد مسجد همان است که در صدر اسلام ظهور و بروز پیدا کرد و کسی حقّ ندارد کارکردی فراتر از آن را برای مساجد تعریف نماید، چنین برداشتی بهطور قطعی ناصواب و عامل رکود و ایستایی خواهد بود.
نکته شایان توجه در اینجا این است که سخن حکیمانه امام راحلv که بهطور قطعی نمیتواند به تنهایی و بدون توجّه به سایر مبانی و دیدگاههای دیگر ایشان مورد استناد قطعی قرار گیرد، ناظر بر مقایسه دوران پیش و اوایل دوران پس از انقلاب با دوران صدر اسلام است. در واقع، امام راحلv در مقام اعلام عدم رضایت از وضع موجود مساجد در ابتدای انقلاب و فاصله بسیار زیاد آن از جایگاه و کارکردها شایسته آن است و با ارجاع اذهان به اوضاع مساجد در صدر اسلام و عصر حکومت اسلامی پیامبر اکرمn، قصد داشتهاند این حقیقت را یادآوری و القاء کنند که باید کارگزاران نظام اسلامی تلاش کنند تا مساجد به عنوان کانونهای اصلی شکلگیری انقلاب به تراز لایق خود برگردند.
از طرف دیگر، در زمان شخص امام راحلv هم مساجد به پایگاه خدماتی تبدیل شده بودند که شاید هرگز در طول تاریخ سابقه نداشته است؛ نظیر تمرکز بسیج اقتصادی در مساجد، مراکز برگزاری انتخابات، محلّ اسکان مسافران نوروزی و... .
۲ـ دیدگاه حدّاقلی
گروهی از صاحبنظران و محقّقان بر این باورند که کارکردها و نقشهای مسجد در عهد نبویn، بر دوگونه بوده است:
الف) کارکردهایی که مربوط به مسجد، بما هو مسجد میشود، فارغ از اینکه حکومت و حاکمیّت اسلامی باشد یا نه و صرفنظر از اینکه در حکومت اسلامی، حاکم پیامبرn یا امام معصومj یا ولی فقیه غیرمعصوم باشد.
ب) کارکردهایی که ناشی از اختیارات انحصاری حاکم معصوم - اعمّ از پیامبرn و ائمّهb - است و بهطور مستقیم به شئون و اختیارات ایشان بازمیگردد.
این گروه ـ که اغلب دارای مبانی اسلامشناختی غیرپویا و کمبهره از تأثیرات زمان و مکان هستند ـ در سایه دستهبندی مذکور، چنین نتیجه میگیرند که مهمترین وظیفه مساجد، برپایی نماز جماعت، مجالس ذکر و دعا و موعظه و حداکثر - در بُعد اجتماعی - همکاری مؤمنان برای رفع نیازهای مادّی و مالی نیازمندان محلّ و تسکین آلام آنهاست.
متأسّفانه باید گفت این دیدگاه - دانسته و ندانسته - حاشیهای از تئوری دشمن ساخته «سکولاریسم» و جدایی دین از دنیا و سیاست است که گاه آگاهانه از تریبونهای روشنفکران دینی مطرح میشود و گاه ناآگاهانه بر زبان و قلم متدیّنین سنّتی جاری میگردد.
۳ـ دیدگاه فقه پویا (حدّاکثری)
به هر حال، با تکیه بر دو مبنای اصولی و عمده در فقه شیعه، معتقدیم که کارکردهای مسجد در دوران نظام اسلامی، علاوه بر شمول کلّیه کارکردهای مسجد در نظام اسلامی نبویn، میتواند و باید بتواند - ضمن رعایت اصول و ارزشهای بنیادین تفکّر اسلامی - شامل کارکردها و نقشهای نوینی متناسب با نیازها و مقتضیّات جدید باشد.
ج) مهمترین شاخصههای مسجدِ طراز اسلامی
۱. مسجد، کانون عبادت
از آیات شریف قرآن کریم اینگونه استفاده میشود که یکی از اهداف آفرینش عالم و موجودات، «عبادت»[۵]و «تقرّب الی اللّه» است.[۶]عبادت در مورد انسان، دو معنای عامّ و خاصّ دارد؛ عبادت در معنای عامّ، هر رفتار و کرداری را شامل میشود که رضایت و خشنودی خداوند در آن باشد. عبادت در معنای خاصّ، راز و نیاز با خداوند، ذکر و یاد او و سخنگفتن با اوست و عباداتی چون دعا، ذکر، تلاوت قرآن و برپایی نماز را شامل میشود.
بیشکّ، در پیدایش توجّه قلبی به خداوند، عوامل فراوانی نقش دارند که از جمله آنها، «مکان عبادت» است. مسجد، با ویژگیهای خاصّ خود، بهترین و مناسبترین مکان برای حضور و شکرگزاری به درگاه الهی است.
در قرآن کریم، هر جا سخن از مسجد به میان آمده، به جنبههای عبادی آن به عنوان عنصر محوری و بنیادین در تعالی فرهنگ دینی جامعه اشاره شده و در آیات متعدّدی از قرآن کریم، مسجد، جایگاه عبادت و یاد خداوند شناخته شده است که در ادامه برخی از آنها به عنوان نمونه بیان میشود:
۱. «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً».[۷]
۲. «قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ».[۸]
۳. «الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ».[۹]
۴. «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال؛ (این چراغ پرفروغ) در خانههایى قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد)؛ خانههایى که نام خدا در آنها برده مىشود و صبح و شام در آنها تسبیح او مىگویند».[۱۰]
«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُه؛ کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کرد».[۱۱]از جمله «أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ»، استفاده مىشود که مساجد محلّ عبادت و پرستش الهى است.
علامّه طباطبایی در تفسیر گرانسنگ «المیزان» میفرمایند: «به طور مسلّم، معنای بیوت، همان مساجد است که جایگاهی ویژه برای ذکر نام خداست و به همین منظور بنا شده و حتّی خانههای پیامبران و ائمّه اطهارb نیز از مصادیق کلمه بیوت است».[۱۲]
راز این نامگذاری آن است که مردم در این مکان به سوی خداوند متعال تقرّب میجویند و با عبادت خالصانه و جمعی، به سوی او ره میسپارند و از همین رو، قرآن کریم کعبه را که برترین خانه خدا بر روی زمین است، خانهای برای مردم به شمار میآورد و میفرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمین».[۱۳]
به هر حال، همانگونه که ملاحظه میشود، در این آیات وصفی که برای مسجد ذکر شده، آن است که در مساجد نام خداوند برده میشود و مردان خدا برای تسبیح و ستایش حقّ تعالی در صبح و شام بدان روی میآورند و این به روشنی بیانگر این حقیقت است که رسالت اوّلیه و اساسی این مکان مقدّس در اسلام، آن است که کانون عبادت و ذکر و تسبیح خداوند متعال باشد.
آری؛ نام مسجد یادآور بندگی در برابر پروردگار متعال است. مسجد، جایگاه سجده است و سجده اوج عبادت و بندگی انسان برای خدا: «السُّجودُ مُنتَهَی العِبَادَه مِن بَنی آدَم.»[۱۴]
پیامبرگرامی اسلامn از نخستین روزهایی که دعوت به اسلام را به صورت آشکارا مطرح ساختند، از کعبه و مسجدالحرام (اوّلین مسجد ساخته شده بر روی کره زمین) به عنوان پایگاه عبادی استفاده میکردند و در آن به قرائت قرآن و مناجات با خدا و اقامه نماز میپرداختند. شواهد تاریخی بیانگر آن است که مسلمانان را تشویق و ترغیب مینمودند تا به مسجد رفت آمد کنند و از برگزاری نمازهای پنجگانه در مساجد بدون عذر تخلف نورزند.
پیامبر اکرمn فرمودند: «مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ فِی جَمَاعَةٍ فَظُنُّوا بِهِ خَیْراً؛ هرکس نمازهای پنجگانه خود را در مسجد به صورت جماعت اقامه کند، پس بر او گمان نیک ببرید».[۱۵]
همچنین فرمودند: «الجُلوسُ فِی المَسجِدِ اِنْتِظاراً لِلْصَلاة عِبادةٌ؛ نشستن در مسجد به انتظار اقامه نماز، عبادت است».[۱۶]
از ابوذر غفّاری نقل شده است که پیامبر به او چنین وصیّت کردند: «یا أَبَاذَر! إِنَّ اللَّهَ یعْطِیک مَا دُمْتَ جَالِساً فِی الْمَسْجِدِ بِکلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِیهِ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ وَ تُصَلِّی عَلَیک الْمَلَائِکةُ وَ یکتَبُ لَک بِکلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِیهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یمْحَى عَنْک عَشْرُ سَیئَاتٍ؛ ای اباذر، به درستی که خداوند به تو اعطا میکند، مادامی که در مسجد نشستهای، به اندازه هر نفسی که میکشی، درجهای در بهشت و ملائکه نیز بر تو درود میفرستند و برای تو به اندازه هر نفسی که میکشی، ده حسنه ثبت و ده گناه تو را پاک میکنند».[۱۷] این تأکیدات تا بدان حد هستند که خودداری از حضور در مساجد از روی بیاعتنایی، نوعی رویگردانی از سنّت پیامبر و موجب عدم قبول عبادات به شمار میآید.[۱۸]
در صدر اسلام، مسلمانان به برپایی نمازهای جماعت ـکه مظهر بندگی، شُکوه، حیات و وحدت امّت اسلامی استـ بیش از امروز اهمّیت میدادند؛ امّا باید گفت که در طول تاریخ ۱۴۰۰ سالۀ اسلام، کارکرد مسجد در بعد عبادی، هرگز افول نکرده است؛ اگرچه در زمینههای دیگر با فراز و نشیب بسیار همراه بوده است.
ویل دورانت، مورّخ مشهور غربی، در گزارشی از جوامع اسلامی، چنین مینویسد: «پیش از آفتاب و نیمه روز و نزدیک غروب، مؤذّن بر گلدسته بالا میرود و به وسیله اذان، مسلمانان را به نماز میخواند. به راستی، این دعوت چه نیرومند و شریف است که مردم را پیش از طلوع آفتاب به بیداری دعوت میکند؛ چه خوب است که انسان به هنگام نیمروز از کار باز ایستد و چه بزرگ و باشکوه است که ضمیر انسان، در سکوت شب به جانب خداوند جلّ جلاله توجّه کند.»[۱۹]
۲. مسجد، کانون فعالیتهای سیاسی
یکی دیگر از کارکردهای مسجد در صدر اسلام، کارکرد سیاسی بود. به صراحت میتوان ادّعا کرد که در کنار بعد عبادی مسجد، وسیعترین و مهمترین کارکرد مسجد، کارکرد سیاسی آن بوده است.
از آغاز اسلام، این مکان مقدس با مسائل سیاسی آمیخته شد. زیرا شریعت اسلام دینی است که در آن رابطهای مستقیم بین فعالیتهای عبادی و سیاسی وجود دارد. این ارتباط به روشهای متعدد قابل تصوّر و درک است که از آن جمله، میتوان به خطبههای نماز جمعه و بیان مسائل حکومتی و سیاسی و مسائل مهم اجتماعی توسط خطیب جمعه اشاره کرد. مسجد، پایگاه و مرکز همۀ فعّالیّتهای سیاسی جامعه اسلامی و در واقع، «دارالحکومة» آن بوده است. ملاقات رهبران و نمایندگان خارجی و تصمیمگیریهای مهم در مساجد صورت میگرفت و حرکتهای سیاسی، اجتماعی از مسجد رهبری و سازماندهی میشد.[۲۰]پیامبرn پیش از هجرت به مدینه، با وجود فشار حاکم در مکه با برخی از گروهها، در مسجدالحرام گفتگو میکرد. پس هجرت به مدینه نیز پیامبر در مسجد، با افراد و گروههای اعزامی از قبیلهها و طایفههای گوناگون گفتگوی سیاسی انجام میداد. در مسجدالنبی مکانی به نام «اسطوانةالوفود»(ستون هئیتها) برای این گفتوگوها در نظر گرفته شده بود.[۲۱] همچنین در زمان خلفای نخستین و امام علیj همۀ ملاقاتهای عمومی در مسجد انجام میشد و حتّی نمایندگان خارجی، در مسجد به حضور پذیرفته میشدند. مسجد، محلّ بیعت و اعلام برنامههای حکومتی نیز بود.
ابنابیالحدید در شرح نهجالبلاغه مینویسد: وقتی مردم هجوم آوردند تا با امام علیj بیعت کنند، آن حضرت امتناع ورزید؛ ولی اصرار عموم در حدّی بود که حضرت چارهای نداشت. در این مرحله که مشروعیّت الهی با مقبولیّت عمومی همراه گشته بود و حجّت بر آن حضرت تمام شد، امام، حاکمیّت را پذیرفت؛ ولی برای انجام بیعت فرمودند که اگر بهناچار قرار است با من بیعت کنید، پس در مسجد [با من بیعت کنید]؛ زیرا بیعت با من، نباید بهطور مخفی و پنهان باشد، بلکه باید با خواست مسلمانان و در ملأ عامّ و محلّ اجتماع مسلمانان انجام بگیرد. پس، حضرت بلند شدند در حالی که مردم در اطرافش بودند، حرکت کردند تا داخل مسجد شدند؛ مردم از هر طرف بر سر حضرت ریختند و با ایشان بیعت کردند.[۲۲]
روشن است که امروز بیعت به انتخابات، تغییر نام یافته است و کارکرد سیاسی، با پیروزی غرورآفرین انقلاب اسلامی، در مساجد احیا شده است؛ بهگونهای که همۀ انتخاباتهای گذشته (که در واقع، هر انتخاب یک بیعت جدید با نظام اسلامی است) در مجامع عمومی و مساجد صورت گرفته است.
مسجد، در صدر اسلام همواره مجلس مشورتی مسلمانان در رویدادها نیز بوده است. بر اساس دستور قرآن کریم،[۲۳]پیامبر اکرمn در امور مختلف با افراد دارای صلاحیّت مشورت میکردند. مهمترین این مشورتها در حوزه نظامی، غزوات و تنظیم سیاستهای دفاعی بود. یکی از مهمترین مشورتها، در جنگ احد بود که پیامبرگرامیn با اصحاب خود درباره نحوۀ اجرای جنگ مشورت کردند.[۲۴]
در واقع، پر رنگترین نقش مساجد در دوران انقلاب اسلامی، نقش سیاسی بوده است. با فراگیر شدن انقلاب اسلامی، مسجدها جایگاهی مؤثّرتر در این زمینه یافتند. سخنرانیهای روحانیان و دانشگاهیان در مساجد مردم را بیش از پیش با ابعاد فساد، ظلم، تبعیض و بیعدالتی ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور آشنا کرد. مساجد، در طرد رژیم طاغوت از سوی مردم، بسیار مؤثّر بودند. پس از تبعید امام خمینیv، در سال ۱۳۴۳، مبارزۀ فّعال سیاسی فروکش کرد و مساجد رویکردی دیگر یافتند. امام خمینیv، معمار انقلاب اسلامی ایران، در ارتباط با این نقش میفرمایند: «مسجد در اسلام و در صدر اسلام، همیشه مرکز جنبش و حرکتهای اسلامی بود و از مسجد تبلیغات اسلامی شروع میشده است و مسجد محلّ حرکت قوای اسلامی برای سرکوب کفّار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام بوده است».[۲۵]
در واقع، سخنان امام خمینیv تلاشی برای معطوف نمودن توجّه به فرهنگ اصیل اسلامی و ساماندهی حرکتهای اسلامی از مساجد است. مساجد که پایگاههای انقلاب بودند، به صورت سنگرهای مستحکم برای مبارزۀ انقلابیها درآمدند. بر این اساس، امام خمینیv با ژرفنگری خاصّ خود میفرماید:
«مساجد و محافل دینیّه را که سنگرهای اسلامی در مقابل شیاطین است، هر چه بیشتر گرم و مجهّز نگه دارید».[۲۶]همچنین ایشان فرمودند: «مسجد، یک سنگر اسلامی است و محراب محلّ جنگ است و محلّ حرب است؛ [دشمنان،] این را میخواهند از دست شما بگیرند».[۲۷]
«در صدر اسلام، مساجد، محافل و نمازها جنبه سیاسى داشته است. از مسجد راه مىانداختند لشکر را به جنگى که باید بکنند و به آن جایى که باید بفرستند؛ از مسجد مسائل سیاسى طرح ریزى مىشد... مع الأسف، مساجد را ما کارى کردیم که بکلى از مصالح مسلمین دور شد و با دست ما، آن طرحهایى که براى ما ریخته بودند، پیاده شد».[۲۸]
«ارتش اسلام هر جا رفته است و سردارهاى اسلام هر جا پاگذاشتند، همان جایى که پاگذاشتند، اول مسجد درست کردند؛ وقتى به قاهره رسیدند، اوّل خط کشیدند براى مسجد و هرجا این طور بود، مسجد مطرح بود، معبد مطرح بود و ارتش اسلام براى آباد کردن مساجد، محراب، کوشش مىکردند».
«اسلام مساجد را سنگر قرار داد، وسیله از باب این که از همین مساجد، از همین جمعیتها و جماعت... همه امورى که اسلام را به پیش مىبرد و قیام را به پیش مىبرد، مهیا باشد».[۲۹]
در پی این تأکیدهای رهبر کبیر انقلاب بر استفاده هر چه بیشتر از مساجد و بازگشت آنها به نقشی که در صدر اسلام داشتند، یاران و شاگردان امام، با افشاگری در مساجد، آتش مبارزات را روز به روز شدیدتر و رژیم منحوس پهلوی را ناکارآمدتر کردند. پایههای اصلی و اوّلیه انقلاب را شاگردان، نزدیکان و معتمدان امام بنا کردند. امام،۴۰۰ نفر شاگرد مخصوص تربیت کرده بودند که اثر آنها در همه جا دیده میشد. آیتاللّه امامی کاشانی در شرق تهران، آقای ایروانی در جنوب تهران، آیتاللّه غیوری در جنوب شرقی، آیتاللّه ملکی در مسجد همّت شمیرانات، آیتاللّه شهید مطهّری در مرکز تهران کانون توحید، امام جمارانی در شمال و مسجد شهید بزرگوار دکتر مفتّح به کار تبلیغی و سیاسی مشغول بودند؛ ایشان در شهرستانها نیز شاگردانی داشتند.[۳۰]
در محور سیاسی، مساجد و نهادهای دینی، به واسطه عملکردشان و عملکرد مبارزاتیشان علیه حکومتها، مورد توجّه خاصّ کارگزاران دولت بود؛ چرا که میدیدم مسئولان بلندمرتبه رژیم شاه، چه عکسالعملهای تندی در مقابل مسجد و مسجدیها ابراز میداشتند و اعمال میکردند. بی جهت نبود که سپهبد رزمآرا، مهره حلقهبهگوش شاه، میگفت: مسجد را بر سر کاشانی و مجلس را بر سر مصدق خراب میکنیم؛ به این ترتیب، اهمّیت و حسّاسیّت سیاسیبودن مساجد را بهتر درک میکنیم.[۳۱]
در دوران انقلاب هم بهطور طبیعی و بر اساس سوابق تاریخی، مساجد ایران نقش خود را باز یافته و مرکز مبارزات ضد رژیم شاه بودند. حمله به مسجد گوهرشاد در زمان رضا شاه و کشتار مردم، به توپ بستن حرم امام رضاj توسّط روسها و همچنین، حمله و به آتشکشیدن مسجد جامع کرمان و کشتار مردم، نشاندهنده اهمّیت مسجد در مبارزات مزبور و استفاده از مسجد به عنوان سنگر مبارزه است. همچنین، این امر بیانگر عنادی است که قدرت سیاسی نسبت به این مکان مقدّس داشته است.[۳۲]
۳. مسجد، کانون فعالیتهای اجتماعی
مسجد، محل گردهمایی مسلمانان و تجلیگاه پرشکوه انسجام و یک پارچگی ملت مسلمان است. مسجد، حافظ سلامت دین و جامعه است و نمایش وحدت و همدلی نمازگزاران، بقای اسلام را تضمین میکند. حضور نمازگزاران در مسجد، امید دشمنان اسلام را به ناامیدی بدل میسازد.
وحدت اجتماعی، عنصری اساسی برای سلامت و بقای اصل و اساس هر جامعهای است. مسجد در تحکیم این عنصر اساسی، نقشی بس بزرگ ایفا میکند. افراد مختلف، زن و مرد، بزرگ و کوچک، صاحبان افکار و سلیقههای مختلف، همه در یک جا گرد هم میآیند. همدل و همسو و دوش به دوش یکدیگر میایستند.
مسجد کانون اتّحاد و همبستگی، انس و الفت مسلمانان با یکدیگر است. مسلمانی که بهطور منظّم و در زمانهایی ویژه، مانند نمازهای روزانه و نماز جمعه و با آدابی خاصّ، مانند با وضو و طهارت بودن، در اجتماعی عبادی شرکت میکند، خودآگاه یا ناخودآگاه در معرض تربیت دینی قرار میگیرد و آثار مهمّ اخلاقی و رفتاری و حسّ همبستگی اجتماعی در وجود او نمایان میشود.
مارسل بوازار میگوید: «مسجد عامل نیرومندى در همبستگى و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعى و فرهنگى آن را از این بابت، نمىتوان نادیده گرفت، به خصوص در روزگار معاصر، که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دوباره از خود نشان مى دهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانى و پایگاه جنبش امّت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطه جویان در آمده است. اندک اندک مساجد موقعیت سالهاى نخستین ظهور اسلام را به دست آورده اند. تأسیس کتابخانهها و تالار اجتماعات در درون مساجد این حقیقت را آشکار مى سازد که مساجد در اسلام بدان گونه که بعضى پنداشته اند، منحصراً براى اداى فریضه نماز نیست و یقیناً یکى از مراکز سیاسى و فرهنگى مهم اسلام است. اقامۀ نماز جمعه وسیله اى است براى گردهمایى مسلمانان در روز تعطیل و طرح مسائل مهم اجتماعى و بحث و گفتگو در باب کمبودهاى رفاهى؛ نظیر بهداشت، مسکن، تصمیم گیریهاى سیاسى، مسائل حرفه اى و غیر آن. در حقیقت، برپایى نماز جمعه به کار گرفتن عبادت خداوند است در راه خدمت به امّت. گردهمایى جمعه، به ویژه در سالهاى اخیر، در ممالک آزاد شده توسط اسلام، تأثیر و کارایى بسیارى داشته است. در این سالها، على رغم تفرقه و پراکندگى سیاسى مردم، گردهمایى مسلمانان ناخشنود از حکومت هاى ستمگر فاسد، در درون همین مساجد طرح قیام عمومى و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلى در ارکان فرمان روایى دست نشاندگان استعمار غرب پدید آورده است؛ کارى که احزاب و گروههاى سیاسى مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند».[۳۳]
بر پایه چنین ترسیمی از مسجد است که خداوند متعال، پیامبر خویش را از نمازگزاردن و حتّی حضور در مسجدی که وحدت جامعه اسلامی را دچار آسیب کند، نهی مینماید.[۳۴] آن حضرت نیز نه تنها در چنین مسجدی حضور نیافتند، بلکه جمعی را فرمان دادند تا آن را به آتش کشند. حتّی بنابر نقلی، زمین آن مسجد به مزبلهدان تبدیل شد.[۳۵]
شواهدی نشان میدهد که پارهای از مقرّرات نماز جماعت، همچون تأکید بر منظّم بودن صفها و اتّصال شانههای نمازگزاران، نهی از این که نمازگزار تنها در یک صفّ بایستد و یا موقع اذان، از مسجد خارج شود[۳۶] و ... بدین منظور تشریع شده تا هم وحدت و هماهنگی مسلمانان بیشتر شود و هم بهتر به نمایش گذاشته شود.
ازاینرو میتوان گفت: مسجد هر قدر وحد ت و یکپارچگی مسلمانان را پایدارتر کند و قشرهای بیشتری از جامعه را در برگیرد، به مسجد طراز اسلامی نزدیکتر است. حضور پیروان مذاهب گوناگون در یک مسجد نیز نشانگر آن است که اختلافهای عقیدتی و مذهبی نتوانسته صف واحد مسلمانان را دچار تفرقه و پراکندگی کند. پس مسجد طراز اسلامی در مناطقی که پیروان مذاهب گوناگون زندگی میکنند، مسجدی است که همگان با وجود اختلافهای مذهبی، دوش به دوش هم در آن نماز بگزارند.
از نظر امام صادقg کسی که در صف اوّل نماز جماعت برادران اهلسنّت حضور یابد و در صف اوّل بایستد، همچون کسی است که شمشیر خویش را از نیام برکشیده و آماده نبرد در راه خداست.[۳۷]
راز این سخن امامg روشن است. در حقیقت نمایش وحدت و همدلی مسلمانان، همان آرمان رسول خداست و ارزش آن کمتر از جنگیدن با دشمنان دین خدا نیست. پس مسجد طراز اسلامی در زمینۀ وحدت اجتماعی، مسجدی است که اتّحاد و یکپارچگی جامعۀ اسلامی را استوار نماید. نمازگزاران آن به راستی همدل و با صفا بوده، از کینهها و کدورتها به دور باشند و همدلی و اتّحاد خود را به دشمنان آشکار و نهان جامعۀ اسلامی نشان دهند.
گفتگو پیرامون مشکلات اجتماعی و چاره اندیشی برای رفع آنها، هنگامی به نتیجه نهایی میرسد که اقداماتی عملی را نیز در پی داشته باشد. مسجد، پایگاه عمومی مسلمانان و محلّ حضور قشرهای گوناگون است. ازاینرو جایگاه مناسبی برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در راستای رفع نارساییهای اجتماعی.
در صدر اسلام توجّهی همه جانبه به تهیدستان و محرومان در مسجد به عمل میآمد که باید الگوی مساجد در این عصر قرار گیرد این توجّه عبارت بود از:
الف) کمک مالی؛ مسجد تنها محل خواندن نماز نبود، بلکه جایگاهی برای دادن صدقه و کمک به مستمندان نیز به شمار میآمد.
داستان معروف و تاریخی امام علیg که در حال رکوع انگشتر خویش را به مستمندی بخشید، در مسجد به وقوع پیوست.
مسجد باید باعث برطرف کردن اندوههای دنیوی، افسردگی، و پناهگاه مسلمانان باشد.[۳۸] در روایت آمده که پیامبرn در مسجد با تهیدستان هم غذا میشد و با آنان افطار میکرد.[۳۹]
امام رضاg در گفتاری نورانی یکی از فواید و آثار سازنده نماز جماعت را ـ که معمولاً در مسجد برپا میشود ـ همیاری و تعاون مسلمانان بر «بِرّ و تقوا» بر شمرده است.[۴۰] این سخن امامg، باب علمی است که صدها باب علم دیگر از آن به روی انسان گشوده میشود. کارهایی مانند جمعآوری کمک برای نیازمندان، پرداخت وام، اعطای خدمات درمانی، اقدامات برای تسهیل ازدواج زوجهای جوان، برنامهریزی برای عیادت و سرکشی از بیماران و اموری از این دست، همگی از مصادیق تعاون بر«برّ و تقوا» است. اهل مسجد باید فقر را از میان خویش برچینند با این همه، مساجد امروز سنگینی این رسالت را کمتر بر دوش خود حس میکنند در مساجد کمک به تهیدستان فراموش شده است یا حد اقل به سمت و سوی نادرستی کشیده شده است. تهیدستانی که نقاب تعفّف برچهره زدهاند و در هالهای از شرم و نجابت، فقر را بینیازی جلوه میدهند، مستحقان واقعی کمکها در مساجد هستند؛ امّا ایستادن و سرافکندگی و ذلّت را روبهروی جمعیت تمرین کردن کاری ناشایست است که متأسفانه امروزه رواج پیدا کرده و با مرام اهل مسجد و حرمت خانه خدا سازگار نیست.
ب) اسکان مستمندان؛ اهل صفّه گروهی از مهاجرین و انصار بودند که از تهیدستی، منزل و سرپناه نداشتند پیامبرn اینان را در صفّه مسجدالنبیn (سایبانی در آن مسجد) جای داد.
همچنین در زمینه مسائل اجتماعی، مسجد در اوایل ظهور انقلاب، پایگاه ترغیب و تحریک مردم برای همکاری و همیاری در زمینههای مختلف بود. در مسجد، بسیاری از مشکلات اجتماعی جامعه، با همکاری مردم، حلّ میشد. از کارهایی که فقط جنبه اجتماعی داشتند میتوان به کمکهای مردم در جریان زلزله طبس و کمک به خانوادههایی که سرپرست آنها در زندان یا بازداشت بودند، اشاره کرد.
مساجد و ائمّه جماعات نه تنها اختلافات مالی مردم را حلّ و فصل میکردند، بلکه اختلافات خانوادگی و حتّی قومی و محلّی افراد را فیصله میدادند؛ چرا که متدیّنین و مؤمنان، مجاز نبودند که به دادگستری و محاکم قضایی مراجعه نمایند... در مورد طلاق نیز وضع به همین صورت بود؛ چون مراجع، شرط صحّت طلاق را وجود دو شاهد عادل برای جاری کردن صیغه طلاق، میدانستند و دادگاههای زمان قبل از انقلاب، مصداق وجود این شرط نبودند؛ بنابراین، بسیاری از طلاقها و صیغه آن در سر نماز جماعت و با شاهد گرفتن از متدیّنین انجام میشد.[۴۱]
۴. مسجد، کانون فعالیتهای اقتصادی
از جمله فعالیتهای مسجد در صدر اسلام، امور اقتصادی بود. بنابر شواهد تاریخی، اموال عمومی در مسجد گردآوری و از آنجا در بین مسلمانان توزیع میگردید؛ غنائم جنگی نیز پس از جنگ به مسجد انتقال مییافت و در آنجا بین رزمندگان تقسیم میشد.
در صدر اسلام، هرگاه مالى از ناحیهاى به مدینه مىرسید آن را به مسجد پیامبرn مىآوردند و طبق نظر آن حضرت میان مردم تقسیم مىشد. این دستورات و قوانین فراگیر اسلام در شکلگیرى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى جوامع مؤثر بوده است، چنانکه تا قرنها، بیشتر فعالیتهاى شهرهاى اسلامى بر مدار یک مسجد با موقعیت مرکزى انجام مىگرفت و مساجد به ویژه مسجد جامع، به شهرهاى اسلامى چهرهاى کاملاً خاص مىبخشید، این نقش کانونى (مسجد جامع و بازار با محلههایش) همواره منشأ تحرکهاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى در اسلام و نیز روابط نزدیک دانشمندان با طبقه متوسط شهرى بوده است.
در صحیح بخاری، نقل شده است: اموال فراوانی را از بحرین به حضور رسول خداn آوردند، حضرت فرمود: «انثروه فی المسجد؛ آن را در مسجد توزیع کنید».[۴۲]
شاید ساختن مجموعهای متصل به مسجد به نام «خزانه» و محل نگهداری بیت المال در قرنهای بعد برگرفته از همین سیره نورانی پیامبراکرمn باشد. چنان که در کتابهای تاریخ اسلامى، فراوان اشاره شده است به جایى در مسجد به نام «قبه بیت المال» که خلفا ثروت نقدى عمومى را که از طریق زکات و مالیات اسلامى و غنایم جنگى به دست مىآمد، در آنجا جمع و حفظ مىکردند.[۴۳]
صاحب کتاب «الخطط» دربارۀ مسجد جامعى که عمروبن العاص در فسطاط مصر بنا کرد، مىگوید: بیت المال مسلمانان در بالاى فوّاره در مسجد جامع قرار داشت، که آن را «اسامة بن زید تنوخى»، متوّلى مصر در سال (۹۷۰هـ.ق) بنا کرد. در آن زمان، امیر مصر «عبدالملک بن رفاعه الفهمى» بود.[۴۴]
ابن رسته، از علماى قرن سوم هجرى، بیت المال مذکور را در کتاب «الاعلاق النفسیه» توصیف کرده و گفته است: این مکان، شبیه قبهاى بود که داراى درهایى از آهن بود و در سمت جلوى منبر قرارداشت.[۴۵]
همچنین مسجد جامع ابن طولون، که در سال(۲۶۳ هـ.ق) در قاهره ساخته شد، به دستور خود وى، پس از عشاء قفل و بسته مىشد؛ زیرا بیت المال در آن قرار داشت.[۴۶] این مسئله، که خزانه دولت یا بیت المال در مسجد جامع شهر نگهدارى مىشد، نشانگر ارتباط محکم بین مذهب و سیاست بود. بیشتر صاحب نظران معتقدند که این رسم از زمانهاى اول حکومت خلفا شروع شد؛ آنها مسجد را محل امنى براى نگهدارى ثروت ملى مىدانستند.
رابطه بین مسجد و اقتصاد از منظر دیگری نیز مورد تأمّل است. قرآن کریم به مسلمانان دستور میدهد: «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ...؛ هنگامی که نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید».[۴۷] مفسران در تفسیر این آیۀ شریفه مینویسند: «أی: إِذَا صَلَّیْتُمُ الْجُمُعَةَ وَ فَرَّغتُم عَنها تَفرَّقُوا فِی الأرضِ وَ اُطلِبُوا الرّزقَ فِی الشِّراءِ وَ البیع؛ پس از نماز جمعه، در زمین پراکنده شوید و با خرید و فروش، طلب رزق کنید.»[۴۸] در برخی از روایات نیز برای کسب رزق حلال، به همین آیه شریفه استشهاد شده است.[۴۹]
در گذشته، در کنار مساجد شهر، مسجدِ بازار هم وجود داشت که بیشتر افراد شرکتکننده در آن، بازاری بودند. این مساجد، به غیر از مساجد محلّات بود. در این مساجد، بیشتر بازاریان شرکت داشتند و بیشتر اخبار تخصّصی حوزه تجارت و گزارشات مربوط به بازار و اوضاع اقتصادی، در این مساجد بیان میشد. برخی از کسبه و بازاریان، ساعاتی را برای آموختن احکام معاملات و بیع و شراء اختصاص میدادند.[۵۰] براین اساس، اکثر تجّار و بازرگانان به محض اینکه وارد شهرها مىشدند به مساجد بازارمراجعه مىکردند. حضور این تجّار و بازرگانان در مسجد بازار، نشان از ورود کالاهاى جدیدى داشت که به محض فراغت از نماز، خریداران کالا وارد گفتگو و مذاکره براى خرید و فروش یا مبادله مىشدند. اگر چه به طور مستقیم، خرید و فروش در داخل مسجد انجام نمىگرفت و هنگام حضور در مسجد، اصل همه کارها بر محور عبادت و نیایش بود، امّا دید و بازدید و گفتوگو براى تبادل و خرید کالاها، بعد از انجام اعمال عبادى صورت مىگرفت. نکته قابل توجه این که خدمات بین مساجد و بازرگانان متقابل بوده است. یعنى همچنان که مسجد در امر اقتصادى به کمک تجّار و بازرگانان میشتافت، بازرگانان نیز نقش مهمى در گسترش اسلام و ساخت مساجد در مسیر حرکت کاروانهای تجاری و دیگر سرزمینهاى دور دست داشتند.
اگر کاروانهاى بازرگانان مسلمان در یک محل چند بار فرود مىآمدند، در آنجا مسجدى مىساختند تا محل تجمّع آنان باشد. چیزى نمىگذشت که مردم محل به این مسجد روى مىآوردند و به اسلام مىگرویدند. راههاى بازرگانى، راههاى اسلام در آسیا بود، چنانکه در آفریقا نیز راه آشنایی مردم با اسلام همین طور بود.
امروزه فعالیتهای اقتصادی مساجد با مشارکت و همیارى مردم، بیشتر در قالب تشکیل صندوقهای قرض الحسنه و حمایت و دستگیری از محرومان جامعه در مشکلات صورت میگیرد.
ارائه خدمات مالی اعم از حفظ سپردههاى مردم و واگذارى وام بدون بهره از طریق شوراى صندوق قرضالحسنه انجام میپذیرد. این سنت حسنه قرون متمادى است که بین مؤمنین نمازگزار مساجد انجام مىشود.
با توجه به تأکیدات فراوان آیات و روایات درباره منع انجام معاملات ربوی، تشکیل صندوقهاى قرضالحسنه از بهترین روشهاى اقتصادى براى رفع احتیاجات مالى و اقتصادى مردم است که خاستگاه اولیه تشکیل این نوع صندوقهاى خیریه و قرضالحسنه، مساجد بودهاند. انجام این عمل ارزشمند اقتصاد اسلامی، موجب توسعه اقتصادی و تأمین نیازهای مالی و اقتصادی مردم شهرها و محلّهها میشود. این فعّالیّت مسجدی، انگیزهسازی برای روحیّه خودیاری در مردم و انجام امور داوطلبانۀ اقتصادی در سطح جامعه را باعث خواهد شد. توجّه به این سنّت حسنه و آموزش تعالیم آن به نمازگزاران و حاضرین در مسجد، در دوران مقاومسازی اقتصاد و گذشتن از دوران ریاضتهای اقتصادی بسیار مهم است. این آموزۀ اقتصادی در درمان بسیاری از آفتها و استثمارهای اقتصادی جوامع اسلام، مانند ربا بسیار مؤثّراست؛ زیرا وقتی قرض الحسنه مورد توجّه قرار نگیرد، ربا اقتصاد جوامع را فرامیگیرد. در صورتی که ربا در آموزههای اسلامی به شدّت نکوهش شده است.[۵۱] بنابراین، قرض الحسنه و اشاعه و تبیین آن در کنار فعّالیّتهای مسجدی، موجب میشود تا اقتصاد جامعه اسلامی از آسیبهای متعدّد اقصادی مانند ربا، استثمار مالی و ذخیرهسازی و ناکارآمدی منابع اقتصادی و... مصون بماند.
همچنین دیگر از فعالیتهای اقتصادی مساجد، امور عام المنفعه با محوریت مسجد است. تشکیل برخی فروشگاهها و تعاونىهاى مصرف محلّه نیز توسط هیئت امناء مساجد برای رفع نیازهاى ضرورى جمعیت، حوالى مسجد انجام مىشود.
نوع دیگر کارهاى اقتصادى که عمدتاً در مساجد صورت مىگیرد و بیشتر جنبۀ خیرخواهانه و بشر دوستانه دارد، جمع آورى پول براى مستمندان و نیازمندان، خرید جهیزیه براى خانوادههاى کم درآمد و فقیر، پیدا کردن کار براى بیکاران و نیز جمع آورى کمک و اعانه براى ساخت کارگاههاى تولیدى و مراکز کوچک اقتصادى که در امر کمکرسانى و با هدف خیرخواهانه و فى سبیلالله است. در ادوار گذشته که مساجد در مرکز شهر و بازار در کنار آن ایجاد مىشد، اکثر مساجد داراى حجرهها و مغازههایی بودهاند که درآمد حاصل از اجاره یا تجارت آنان براى مسجد هزینه مىشد، این درآمدها بخشى از فعالیتهاى اقتصادى مسجد را تشکیل مىداد که در راه کارهاى عامالمنفعه یا تعمیر، نگهدارى و توسعه مساجد یا در امر کمک به ابنسبیل و فقیران و مستمندان هزینه مىشد.
۵. مسجد، مرکز دادخواهی و قضاوت
به گواهی تاریخ، مسجد نخستین مکانی است که پیامبراکرمn در آن به قضاوت و دادخواهی و حلّ و فصل اختلافات، منازعات و صدور احکام قضایی پرداختند، مکان دیگری جز مسجد برای قضاوت آن حضرت نقل نشده است.
یکی از دلایلی که پیامبر اعظمn مسجد را جایگاه قضاوت قرار دادند، این بود که همه افراد از قوی و ضعیف، توانگر و بینوا و کوچک و بزرگ، شاهد اقامه عدل و اجرای احکام الهی باشند و به آن روی آورند که این موضوع، تهذیب نفوس را موجب خواهد شد.[۵۲] از سوی دیگر، چون در سرزمینهای اسلامی، آیین دادرسی بر مبنای اصول و قواعد اسلامی بود، تشکیلات خاصّ و مکان ممتازی بهجز مسجد برای قضاوت وجود نداشت. این روند در زمان خلفای راشدین هم ادامه داشت.
قضاوت، پس از نبیّ مکرّمs همچنان در مسجد انجام میشد و این امر، به قدری رایج بود که بعد از پیامبر گرامیs این سیره در زمان خلفای راشدین ادامه داشت تا جایی که در مورد قضاوت امام علی jچنین آمده است: «أنَّهُ کَانَ یَفعلُ ذَلِک فِی مَسجدِ الکُوفة، وَ لَهُ بِهِ دکة معروفة بدکّة القَضاء؛ در مسجد کوفه، محلّی برای قضاوت امام علیg بود که معروف به «دکّةالقضاء» بوده است».[۵۳]
در روایتی به نقل از امام علیg چنین آمده است: «به آن حضرت گزارش رسید که شریح قاضی امر قضاوت را در خانهاش انجام میدهد، فرمود: «یا شُرَیح! إجلس فی المسجد، فانّه أعدل بین الناس و انّه وَهْنٌ بالقاضی أن یجلس فی بیته؛ ای شریح، در مسجد قضاوت کن که این عمل برای اجرای عدالت بین مردم بهتراست. نشستن در خانه و قضاوت کردن موجب وهن قاضی است».[۵۴]
قرار دادن مسجد به عنوان محلّ قضاوت تا مدّتها ادامه داشت و بیشتر قاضیان در مسجد به داوری میپرداختند تا این که «ملک عادل نورالدین زنکی» محلّی را در دمشق به قضاوت اختصاص داد و نام آن را «دارالعدل» نهاد. پس از این، ایّوبیان در مصر این کار را تعقیب کردند و مکانهایی را به امر قضاوت اختصاص دادند.[۵۵]
با گسترش جمعیت مسلمانان و کثرت منازعات و اختلافات، سازمانهایی به امر قضا در جامعه اسلامی پرداختند. پس از برقراری جمهوری اسلامی ایران، قوه قضائیه، یکی از قوای سه گانه نظام حکومتی، این امر برعهده گرفت. امروزه، جلسات شوراهای حلّ اختلاف با نظارت قوه قضائیه نیز در مسجد تشکیل میگردد. لازم به ذکر است که برخی از علما قایل به کراهت قضاوت در مسجد هستند.[۵۶]
مراد از قضاوت در مسجد، آن است که قاضی در این مکان مقدّس که بیتالله است، بنشیند و خصومت بین دو طرف دعوا را حلّ و فصل کند. بهطور کلّی دلایل، حکایت از آن دارد که اصل «قضاوت در مسجد»، به همین معنا، مورد اتّفاق همه علما است. از اینرو، هیچ فقیهی به حرمت قضاوت در مسجد قائل نیست و البتّه قائل به وجوب هم نداریم. همه فقها، قضاوت در مسجد را جایز میدانند.
افزون بر مطالب بیان شده، قضاوت در مسجد از نظر روانی هم برای طرفین دعوا و هم برای قاضی، آرامش بیشتری را به دنبال دارد؛ زیرا همگان به مقدّس بودن این مکان ایمان دارند و فضای مسجد خود به خود باعث میشود افرادی که در آنجا حضور پیدا میکنند، از مسائلی نظیرِ دروغ گفتن، شهادت به باطل و سوگند دروغ پرهیز کنند. این امر باعث میشود که قاضی بحقّ قضاوت کند.
۶. مسجد، پایگاه نظامی
به گواهی تاریخ، مسجد در صدر اسلام، محل برافراشته شدن پرچم سپاه اسلام و اعزام آنان به جبهههای نبرد بوده است. پیامبر اکرمn ، خطبههاى آتشین خود را که براى اعزام مسلمانان به جهاد و مبارزه با کفر و شرک بود، در مساجد ایراد مىکردند و حتّى آمادگیهاى قبل از اعزام هم در مسجد شکل مىگرفته است. در زمان خلفای راشدین و حتی امویان هم مسجد از این نظر فعال بود.
همواره مسجد، جایگاه گفتگو و مشورت در رویدادها بوده است و مهمترین این مشورتها در حوزه نظامی و غزوات و تنظیم سیاسستهای دفاعی انجام میشده است.
شواهد گویایى نشان میدهد که مسلمانان حتّى در خصوص مسائل نظامى نیز در مسجد به مشورت میپرداختند. مسجد، خانه آشنایى با دردها و مشکلات اجتماعى و چاره اندیشى براى رفع آنها است.
امام خمینیv در گفتاری به این نقش مسجد تأکید کردهاند و فرمودهاند: «این مسجد الحرام و مساجد در زمان رسول اکرمn، مرکز جنگها و سیاستها و مرکز امور اجتماعى و سیاسى بود. این طور نبوده است که در مسجد پیغمبر، همان مسائل عبادى نماز و روزه باشد؛ مسائل سیاسىاش بیشتر بود. اسلام مىخواهد که مردم آگاهانه براى مصالح خودشان و براى مصالح مسلمین در آنجا فعّالیّت کنند».[۵۷]
بدون تردید، جامعهای که در راه تحقّق ارزشهای اسلامی گام برمیدارد، هیچگاه از دستبرد و تجاوز دشمنان دین ایمن نمیماند؛ این رهنمود قرآن است که: «وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ؛ کافران همواره با شما میجنگند، تا آنگاه که شما را از دینتان برگردانند.»[۵۸] از سوی دیگر، در جهاد اسلامی رسیدن به پیروزی، همواره در گرو برخورداری از نیروهای رزمنده مؤمن، معتقد و مکتبی است. مسجد در این زمینه، نقشی حیاتی را ایفا میکند؛ زیرا در حقیقت رزمندگان مدافع اسلام، پرورش یافته مساجدند. این مسجد است که در فضای قدس و طهارت و شکوفائی علمی، فرهنگی و تربیتی خود، بذر ایمان، آگاهی و روشنبینی را در جان و دل جوانان حقجو میپرورَد. دست پروردههای مسجد، گاه چنان به بار مینشینند که حتّی مربّیان خود را هم دچار شگفتی میکنند. آنان در نهایت، خارِ چشم دشمنان دین و مایه عزّت و آبروی مسلمانان میشوند. خدای تعالی ستمستیزی اینگونه مسلمانان پارسا و جهادگر را چنین ترسیم مینماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی وُجُوهِهِ
بیان دیدگاه
آخرین اخبار
حج، یک سفر معنوی انسانساز و سرآغاز تحول و تعالی استهفتادمین دوره آموزشی بدو خدمت امنا و بیست و هفتمین دوره آموزشی بدو خدمت خدام برگزار شداستکبارستیزی، آموزه شاهنامه فردوسی/پاسخ به یک دروغپردازیجلسه قرارگاه جهاد تبیین استان خراسان جنوبیمعاونان جدید «تبلیغ» و «جذب و آموزش» مرکز رسیدگی به امور مساجد استانهای خراسان معرفی شدندهفتاد و ششمین برنامه میز مشاوره حقوقی برگزار شدتصویب طرح پیشنهاد تعطیلی خراسان رضوی در روز ولادت امام رضا(ع)«طرح نورا؛ اردوهای مسجدی و جشن روز دختر» برگزار شدپیام تسلیت بهمناسبت درگذشت حجتالاسلام والمسلمین ذاکری، امام جماعت مسجد امام محمد باقر(ع)نامه رهبر معظم انقلاب، مبنای نهضت ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکاست